حمله به خانۀ امیرالمؤمنین و جسارت به حضرت زهرا سلام الله علیها
شاعر : ناشناس
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : مربع ترکیب
جمعیت آنطرف و این طرف در مادر میشود در همه جا جوشن حیدر مادر
هـیزم جـمع شده، حـملۀ لـشکـر، مـادر پـا گـرفـتـه هـمه جـا نـالـۀ مـادر مـادر
شعـلـه بـالا نـرود! نـا که نـدارد اصـلاً
حـوریـه طاقـت آتـش که نـدارد اصـلاً
درِ این خانه در عـرش معـلیست نزن خشت خشتش همه دلخوشی ماست نزن
اینکه لرزیده تنـش آیت عظماست نزن بیحیا پیش رویت حضرت زهراست نزن
زدی و زلـزلـه در عـالـم بــالا افــتــاد
بشـکـند پـای تو که فـاطـمـه از پا افتاد
کینه و بغص تو بیحد و عدد شد نامرد حال مـولا سر این فـاجعه بد شد نامرد
سهم قـدیـسۀ این شهـر لـگـد شد نـامرد هرکس آمد ز روی فاطمه رد شد نامرد
سـورۀ نــور بـه شــلاق نـدارد عــادت
یـاس به مـیـخ کـج و داغ نـدارد عادت
خـانه وحی خـراب است کجایی فـضه سوخـتـه مـادر آب است کـجـایی فضه
گل دگر نیست گلاب است کجایی فضه دست حیدر به طناب است کجایی فضه
نـکـنـد روی زمـیـن مـاه بـیـفـتـد فـوراً
کـمـک فـاطـمـه کـن راه بـیـفـتـد فـوراً
سرّ مسـتـور خـدا بین گـذر گـفت علی هی کتک خورد وبا درد کمر گفت علی
چـقـدر ناله کـشـید و چـقـدر گفت علی بین این مـردم بیعـار اگر گـفت عـلی
قصدش این است که از عشق حمایت بکند
هرچه دارد همه را خـرج ولایت بکند
|